به گزارش پایگاه خبری عصر قزوین؛ در چند هفته گذشته ویدئویی از آسانسور یکی از ساختمانهای مهرگان که در آن یک خانم، دختر جوانی را به قصد سرقت مورد آزار قرار داده بود، منتشر شد و معضلات فراموش شده مهرگان، این شهر ایستاده بیرمق را دوباره زنده کرد.
اما دزدی و خفتگیری تنها معضل این شهر نیست. اعتیاد، فروشندگان مواد مخدر، بیکاری، فقر، سرقت، معضل خانههای خالی، اجاره مشکوک واحدهای خاص، نبود مراکز فرهنگی، تعداد ناکافی مساجد و… همچون موریانه تن رنجور این شهر را میجورد و میجود و دور نیست روزی که این شهر ظاهراً ایستاده، از درون تهی شود و کالبد بیجانش را آرام و بیصدا در ورطه سقوط اخلاقی محض رها کند.
گلوی شهر زیر تیغ اعتیاد
تیغ برندهای که هر روز گلوی این شهر را تا سر حد مرگ میفشارد و شب در تودرتوهای مکعبی آن میخزد تا باز برای فردا جانی تازه کند، اعتیاد است. تعداد زیادی فرد معتاد که اغلبشان جوانان هستند قربانی بیتوجهی به این شهر شده و تقریباً هیچ آیندهای ندارند.
در همان معدود پارکهای این شهر که قدم بزنی در ساعتهای خاص در انتهاییترین قسمت پارکها چند نفری را میبینی که در گوشهای دور هم جمع شدهاند. نزدیکتر که بروی میبینی در حال مصرف مواد هستند. از همه نوعش. ابتدا با ترس و تردید نگاهت میکنند اما وقتی ببینند زبانشان را بلدی ترسشان میریزد. خودشان میگویند زندگی را باختهاند، برای همین برایشان مهم نیست در چه وضعی دیده شوند.
میگویند: تهیه مواد مثل قدیم کار سختی نیست. از مدل نگاه کردن آدمها فروشندگان مواد را تشخیص میدهیم. پیدا کردنشان هم سخت نیست. آنقدر زیادند که ما گاهی در جمعهای خودمان به شوخی میگوییم به ازای هر یک از ما یک فروشنده مواد وجود دارد.
«خرده دزدی»
به اذعان تعدادی از جوانان مصرف کننده مواد، در هر گوشه شهر هر نوع مخدری را بهراحتی میتوان تهیه کرد. از آنجا که بیشتر مصرف کنندگان مواد فاقد شغل و درآمدند و از طرفی برای تأمین مواد نیاز به پول دارند بنابراین تحت تأثیر اعتیاد و بیکاری، معضل دیگری به نام «خرده دزدیها» را میآفرینند.
خرده دزدی عبارت است از سرقت دم دستیترین اشیاء ممکن. از دزدیدن اجناس چیده شده در باکسهای جلوی مغازهها گرفته تا باز کردن شبانه قطعات خودروهای پارک شده در خیابان یا هر چیز دیگری مانند گوشی، کوله پشتی، کیف و… یک مصرفکننده مواد بهنام احمد میگوید: قیمت اجناسی که گاهی میدزدیم مهم نیست. وقتی گرسنهام یا نیاز شدید به مواد دارم هرچه گیرم بیاید میدزدم.
آنطور که فروشندگان چند سوپرمارکت در نواحی مختلف این شهر روایت میکنند خرده دزدیها حتی به دزدی مواد خوراکی مانند چیپس و پفکهایی که جلو مغازهها و سوپر مارکتها چیده میشوند رسیده و آنها برای پیشگیری از دزدی، باکسهای مقابل مغازه را با تور میپوشانند و باکس را به دیوار، درخت، ستون یا هر چیزی که بشود میبندند.
آتشنشانی بیتشک، بینردبان و بیکاربرد
یکی از فعالان اجتماعی شهر مهرگان در صفحه پربازدیدی که در فضای مجازی دارد از نبود نردبان آتشنشانی برای طبقات چهارم به بالا در آتشنشانی این شهر خبر داد.
در پیگیری این نکته مدیرعامل سازمان آتشنشانی محمدیه این مطلب را تأیید کرد و علت را در بالا بودن قیمت ماشین نردبان و تشک نجات دانست.
فرامرز چگینی با بیان این مطلب که قیمت نردبان هیدرولیک الان بین ۹۰ تا ۱۱۰ میلیارد تومان است، میگوید: خرید این نردبان کار شهرداری محمدیه نیست بلکه به کمک و اعتبار کشوری نیاز دارد.
وی بیان میکند: تشک نجات ویژه ساختمانهای ۲۰ طبقه نیازمند خودروی حملی با امکان نصب جرثقیل است که بین ۱۰ تا ۱۲ میلیارد تومان قیمت دارد اما تشکی که جوابگوی ساختمانهای ۵ طبقه باشد کمتر از یک میلیارد تومان است.
چگینی توضیح میدهد: در زمان شهرداری آقای بهزادپور در سالهای ۱۳۹۴ یا ۱۳۹۵ با یک شرکت قراردادی برای خرید ماشین نردبان بسته شد، شهرداری آن زمان اوضاع مالی خوبی نداشت و ما برای تأمین هزینه این خرید سه مرحله وام گرفتیم اما مرحله چهارم پرداخت پول به دلایلی مانند تغییر شوراها یا تغییرات مدیریتی و… پرداخت نشد و آن شرکت هم نتوانست به تعهداتش عمل کند. در نتیجه ۳ میلیارد تومانی که به حساب شرکت ریخته شده بود با ضبط ضمانت نامه شرکت البته با تأخیر زیاد پس گرفته شد و شهرداری هم با شکایت از سازمان همیاریها که عامل این خرید بود خسارت گرفت.
با سیلی صورت سرخ میکنیم
وی در پاسخ به این سوال که «آتشنشانی مهرگان که فاقد تشک و نردبان است در بحرانهایی مانند آتشسوزی یا خودکشی در ساختمانهای مهرگان که همگی بین ۶ تا ۱۲ طبقه هستند چه نقشی ایفا و بحران را چگونه مدیریت میکند» میگوید: صورتمان را با سیلی سرخ میکنیم. در این مواقع ساختمان را شلنگکشی میکنیم. تعداد نیروها بستگی به حجم حریق دارد اما دستکم به حضور ۷ نیرو و بصورت استاندارد به ۱۲ نیرو نیاز است. در آتشنشانی مهرگان کمبود نیرو هم داریم و هر یک از نیروهایمان به جای ۳ نفر کار میکنند.
مدیرعامل سازمان آتشنشانی محمدیه توضیح میدهد: در ساختمانهای بلندمرتبه مانند برجهای ترکیه که رایزر دارند از پایین شلنگ را وصل میکنیم و طبقه دچار آتشسوزی را آب میگیریم اما در ساختمانهای ۶ و ۷ طبقه مجبوریم شلنگ را از مسیر راهپله تا بالا ببریم که سرعت عملمان هم پایین میآید.
چگینی اذعان میکند: حوزه استحفاظی ما فقط مهرگان نیست بلکه از نیروگاه تا عوارضی که نقطه حادثه خیز استان است، جاده قدیم، باورس، حصار خروان، کوندج تا نیروگاه حوزه ماست و حتی بااینکه شهرک صنعتی کاسپین جزء آبیک است چون آتشنشانی آبیک به دلیل بعد مسافت دیر به این نقطه میرسد و همچنین به آتشنشانی شریفآباد و بیدستان هم کمک میکنیم.
با توجه به اظهارات چگینی میتوان گفت در صورت بروز آتشسوزی در طبقات ۴ به بالا، آتشنشانی این شهر عملا کاربردی در رفع بحران ندارد. بحث دیگر فقدان تشک نجات است. شهر مهرگان تاکنون چندین فقره خودکشی از طریق پرت شدن از طبقات بالای ساختمانها را به خود دیده. اگر آتشنشانی مهرگان فاقد تشک نجات که از ابتداییترین تجهیزات آتشنشانی محسوب میشود باشد، اینکه این سازمان تاکنون خودکشیهای صورت گرفته در مهرگان را چگونه مدیریت کرده سوال جالبی است..
خانههای یک شب اجارهای
معضل بعدی مهرگان، تعداد بالای واحدهای خالی است که به دلیل نبود نظارت به هر شکل ممکن مورد استفاده قرار میگیرند. چند نفر از صاحبان املاک در مهرگان میگویند: اجاره واحدها برای یک یا چند شب یا حتی چند ساعت پدیده تازهای نیست.
آنها عنوان میکنند: ما و شماری از بنگاهداران تجربه مواجهه با مشتریان واحد اجارهای برای چند ساعت، یک یا چند شب را داریم. البته الان دسترسی به چنین واحدهایی از طریق سایتهای مختلف راحتتر شده، درآمد این واحدها از دادن اجاره سالانه آنها به مراتب بیشتر است و برخی که دست در این امور دارند در نبود نظارت کافی از چشم و دست قانون دور ماندهاند.
مهرگان حتی یک بانک ندارد
فقدان فضای آموزشی کافی، عدم وجود مسجد و مراکز درمانی به تناسب جمعیت، ساختمانهای فاقد پارکینگ امن، نبود پارکینگ عمومی در سطح شهر، نبود مراکز تفریحی، نبود حتی یک بانک در شهری که یکصد هزار نفر جمعیت دارد نشان بیتدبیری یا فراموشی است.
شهردار محمدیه دو ماه پیش در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه قزوین گفته بود: «تقریباً همه بانکها برای ارائه خدمات بانکی به مردم مهرگان در این منطقه زمین گرفتند اما به تعهداتشان عمل نکردند». اکنون در مهرگان حتی یک بانک هم وجود ندارد، چند دستگاه خودپرداز در برخی نقاط شهر تنها شمه خدمات بانکی در این شهر است و مردم برای انجام امور بانکی خود باید زمان و هزینه صرف کرده و به شهرهای اطراف بروند.
اما آنچه حائز اهمیت است بیتفاوتی مراجع قانونی در برابر کوتاهی بانکهاست. چرا در این سالها با بانکها برخورد قانونی نشده یا چرا زمینهای داده شده به بانکها از آنها پس گرفته نشده است؟ چه کسی باید با بانکهای متخلف برخورد میکرده و نکرده؟ مسئولیت ایجاد هزینه سفر مردم به شهرهای اطراف صرفا برای امور بانکی با چه کسی است؟
دریغ از یک درمانگاه تحت پوشش بیمه در شهر
پیری همچنین به شبکه قزوین گفته بود: «۹۵ درصد مردم مهرگان تحت پوشش بیمه هستند، بااینحال درمانگاهی برای برخورداری مردم از خدمات درمانی تحت پوشش بیمه در این شهر وجود ندارد و کل شهر با کمبود فضاهای آموزشی، فرهنگسرا، سینما و کتابخانه مواجه است.» در این مورد هم باید دید با مراجع مربوطه برخوردی صورت گرفته یا خیر.
یک شهر و یک کلانتری
صدها بنگاه معاملات ملکی برای فعالیت در مهرگان توانستهاند مجوز بگیرند اما این شهر با صدهزار نفر جمعیت و مواجهه با انواع بزه با کمبود شدید زیرساختهای انتظامی روبروست و تنها یک کلانتری دارد و بدیهی است رسیدگی به همه جرمها و تخلفاتی که هر لحظه در نقطه نقطه این شهر رخ میدهد از عهده تنها کلانتری شهر خارج است.
شهر فراموش شده
برای همه این دردها دوای مناسبی وجود دارد و تنها کافیست پزشکی حاذق بیماری را تشخیص و داروی مورد نیاز را تجویز کند. اگر نخواهیم بگوییم مهرگان، شهر ایستاده استان دچار سوءمدیریت است لاجرم مجبور میشویم به احتمال افتادن این شهر از چشم مدیران استان پناه ببریم. مگر اینکه مدیریت استان بگوید هنوز پزشک حاذقی برای دردهای بیشمار مهرگان پیدا نکردهایم….
انتهای پیام/