به گزارش پایگاه خبری عصر قزوین؛ از سایر دستاوردهای منفی گشت ارشاد که در سالهای گذشته بگذریم، آخرین و بزرگترین دستاورد منفی آن در این سالها در کما رفتن کشور به مدت چند ماه بود!
کمتر کسی فکر میکرد که پس از اتفاقات سال گذشته و جانباختن مهسا امینی گشت ارشاد که تعطیل شده بود و از روشهای جایگزین برای آن صحبت میشد، دوباره احیا شود همان گشتی که حتی پیش از مهسا امینی هم عملکرد آن از انتقاد بهدور نبوده است و علیرغم تمامی انتقادها فعالیت خود را با فراز و نشیبهایی در سالهای بعد ادامه داد.
اصولاً در سیاستورزی و مدیریت اصل بر این است که اقدامات و سیاستهایی که نفعی به دنبال ندارند، هزینهتراشی میکنند و حتی بین حکومت و جامعه تنش ایجاد میکنند، کنار گذاشته شوند و از روشهای جایگزین بهره ببرند.
اما متأسفانه در کشور ما علیرغم نتایج فاجعهبار یک سیاست همچنان بر اجرای آن تأکید میشود، آن هم سیاستی که برای ماهها کشور را دچار آشوب و ناامنی کرد، بهطوریکه ادامه این روند میتوانست خطر فروپاشی را نیز به دنبال داشته باشد.
این در شرایطی است که اگر تا امروز مسئله گشت ارشاد، بدحجابها بود امروز به بیحجابها تغییر کرده است، جدال همان سیاست شکستخورده با پدیدهای عمیقتر و جدیدتر! درحالیکه جامعه پس از حدود یک سال از آن اتفاقات وارد فضای جدید و متفاوتی شده است، انتظار میرفت که از سیاستهای خشن پرهیز و سیاستهای نرم و فرهنگی جایگزین شود.
حال سؤالی مهمی که در این جا قابلطرح است، این است که با ادامه این سیاست غلط اگر کشور مجدداً دچار تنش و آشوب شود باید علت آن را در تکرار تصمیمهای نادرست دانست یا دوباره آن را باید به گردن دشمن و نفوذیهای آنها انداخت؟! و بهجای حل مسئله از ریشه برای پاککردن صورتمسئله اقدام کرد؟ تا دور باطل مداوم تکرار گردد.
تردیدی نیست که در سالهای اخیر سیاستهای غلط و تکرار بهکارگیری آنها با وجود شکست حتمی بیشتر از اقدامات دشمن موجب مشروعیتزدایی شده است. در یک جامعه و حکومت، شکست زمانی حتمی است که از تاریخ عبرت گرفته نشود، بهراستی که “ما أکثَرَ العِبَرَ، و أقَلَّ الاعتِبارَ! ”
انتهای پیام/