به گزارش پایگاه خبری عصر قزوین، سال ۱۹۷۹ و آغاز رفورمیسم در چین و تغییر اولویتها در سیاستخارجی چین بوده است. رهبران چین به دنبال این بودند تا صحت سیاستهایشان بر زندگی مردم مشاهده شود و اولویت را بر توسعه اقتصادی برای توسعه داخلی کشور قرار دادند. برای دستیابی به این هدف چین با طرح رشد صلحآمیز در پی آن بود تا با ایجاد اطمینان خاطر از برنامهتوسعهاش برای همسایگانش، مانع از ترس آنها نسبت به برنامه خود و عدم اتحاد و منطقهبندی بر علیه آن شوند.
در گام بعدی حجم تجارت خود را با کشورهایی نظیر آمریکا و ژاپن بالا بردند بهطوری که اکنون آمریکا مهمترین شریک تجاری چین محسوب میشود و چین از بازارهای آمریکا به خوبی برای توسعه خود استفاده کرده است یا در ارتباط با ژاپن، اختلافات دریایی خود را کنترل کرده و حجم تجارت بین دو کشور بالا بوده و حتی چین به لحاظ تجاری جای آمریکا را در ژاپن گرفته است.
چین برای پیشبرد برنامه توسعه خود نیازمند دسترسی به منابع انرژی کشورهای دیگر دارد. یکی از مناطقی که انرژی مورد نیاز چین را تامین میکند آسیایمنطقه میباشد، چین با کشورهای این منطقه نیز دارای اختلافات مرزی فراوانی بوده اما با حل و فصل این اختلافات از انرژی این کشورها استفاده میکند و با تاسیس شورای همکاری شانگهای در سال ۲۰۰۱ به همراه روسیه و به عضویت در آوردن این کشورها در این سازمان ، سعی در افزایش نفوذ در این کشورها داشته است.
اما چین در خاورمیانه چه میکند؟
چین توانسته در مناطق مختلفی از جمله آسیایمیانه و آفریقا نفوذ پیدا کند و برای توسعه اقتصادی و داخلی مدنظر سیاستخارجی خود از بازار و منابع آنها استفاده کند. اما نفوذ چین در آسیایمیانه به مذاق روسها خوش نیامده و روسها معمولا دید خوبی نسبت به این مسئله ندارند، از سوی دیگر چینیها معتقدند روسها به دنبال ایجاد مسئله تهدیدفزاینده چین در این منطقه هستند یا در بحث همسایگان نیز هر قدر حجم تجارت چین با این کشورها بالا باشد، اما آمریکا نیز در آنجا نقش مهمیایفا میکند، شاید به همین دلیل است که همسایگان چین، پیشنهاد این کشور را برای ایجاد اتحادی برای فاصله گرفتن از آمریکا نپذیرفتند.
اما بهترین منطقه برای حضور و سرمایهگذاری چین و استفاده از منابع آن جایی نیست جز خاورمیانه. کشورهای حاضر در خاورمیانه با حجم بالای ذخایر نفتی و گازی که در رقابت منطقهای با یکدیگر قرار دارند و به دنبال جذب سرمایهگذاریهای خارجی هستند.چین از این فرصت استفاده کرده تا با سرمایهگذاری در این کشورها و استفاده از منابع انرژی آنها، سوخت مدنظر مصرف داخلی خود جهت استفاده عامه مردم و کارخانهها و کارگاههای صنعتی خود استفاده کند.
گام بعدی نیز پیشبرد طرح یککمربند، یکجاده خود است که مسیر زمینی و دریایی آن از خاورمیانه میگذرد و ایفای نقشموازنهگر در این منطقه است تا هم در برقراری امنیت منطقه نقش ایفا کنند و هم پیگیر روند صلح یمن باشند تا امنیت راه دریایی طرح خود را تضمین کنند.
درآمد سرانه تولید ناخالص داخلی چین ۱۲۶۰۰ دلار برای هر فرد است و برنامه مقامات چین این است تا این مبلغ را به ۴۰۰۰۰ دلار برای هر فرد برسانند. برای این طرح چارهای جز دسترسی به بازار، منابع،فناوری و…… کشورهای دیگر است که از طریق ایجاد سازمانهای منطقهای و پیمانهای تجاری و چندجانبه و حضور در مناطقی نظیر خاورمیانه به دنبال دستیابی به این مهم است.
در کل رفورم از سال ۱۹۷۹ و تغییر اولویت در سیاستخارجی و اولویت قرار گرفتن توسعهاقتصادی در چین سبب حضور این کشور در مناطق مختلف جهان شده تا با استفاده از ظرفیت های منابع و بازار کشورهای دیگر برنامه توسعه خویش را به پیش ببرند.
انتهای پیام/