• امروز : سه شنبه - ۳۰ بهمن - ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 18 February - 2025
4
سفرنامه الموت؛

قوی سفید بر فراز دریاچه اوان

  • کد خبر : 4867
  • 29 مهر 1403 - 20:38
قوی سفید بر فراز دریاچه اوان
باید سازوکارهای مناسب برای گردشگری در استان تعبیه شود و اگر بودجه دولتی کفاف این اتفاق را نمی دهد، با تمهیدات متولیان امر، بخش خصوصی راغب شود که با حضور اثرگذار خود، سرمایه گذاری کند تا توسعه سریع‌تر شکل و توسعه بگیرد.

به گزارش پایگاه خبری عصر قزوین، مدت ها بود تصمیم داشتم سفری به الموت در منتهی الیه شمالی استان و در همسایگی مازندران داشته باشم از باب نوستالژی شاید، برای همین در پی مفری مناسب بودم که این فرصت بالاخره فراهم و قرار شد گزارشی از قابلیت های گردشگری الموت داشته باشم؛ قابلیت های متنوع و منحصر به فردی که اقلیم تقریبا بکر و زیبای الموت را به بهشت استان و حتی کشور تبدیل کرده است. یادش بخیر، آخرین باری که به این منطقه آمده بودم، در زمان مرحوم نکویی زهرایی استاندار وقت قزوین بود که با همراهی ایشان و زنده یاد حجت الاسلام سید ضیاءحسینی امام جمعه معلم کلایه از منطقه بازدید یک روزه ای داشتیم و شام هم میهمان ایشان بودیم.

بگذریم؛ اولین محلی که به نظرم برای تهیه این گزارش مناسب آمد، بازدید از دریاچه «اوان»، دریاچه ای با بیش از هفتاد هزارمتر مربع مساحت که در ارتفاع ۱۸۰۰ متری از سطح دریا در دل الموت واقع شده بود تا نتیجه تصمیمات و صحبت هایی که در همان سفرم به همراه استاندار وقت، مطرح شد را ببینم که در همان زمان قرار شد با مساعدت متولیان امر و همراهی اهالی، محل اقامتی برای گردشگران در محل و مشرف بر دریاچه ایجاد و با تمهیدات دیگری این محل به قطب گردشگری تبدیل شود تا اهالی منطقه هم از منافع آن بی نصیب نمانند.

ابتدا با هماهنگی که با میراث فرهنگی داشتم، با آقای میرزایی مدیر اقامتگاه قوی سفید ارتباطی گرفتم و موضوع را با ایشان مطرح کردم که مورد استقبال قرار گرفت. گرک میش پنج شنبه با اهل و اقربا زدیم به جاده و در مسیر جدیدی که از روستای حصارخروان به شهرک در الموت کشیده شده و قرار است تا تنکابن ادامه پیدا کند به راه افتادیم.

 

آغاز سفر

خنکای دم عصر، دلچسب و عالی بود و سخاوت باریتعالی را به سرنشینان خودروی ما به خصوص تنها نوه ام آدرین یادآور می شد.

پس از گذر از چند روستای حاشیه جاده، به شهرک و معلم کلایه رسیدیم؛ ساعت حدود ۸ شب بود، از معلم کلایه عبور کردیم و مسیر دریاچه را پیش گرفتیم و حوالی ارتفاعات مشرف به دریاچه، حالا باید قوی سفید را پیدا می کردیم که چشممان خورد به کلبه های بسیار زیبایی که بر فراز کوه خود نمایی می کرد؛ مسیر خاکی چند ده متری مشتق از راه اصلی آسفالته، تنها راه رسیدن به مجموعه کلبه ها بود! بالاخره رسیدیم و با هماهنگی که با آقای میرزایی داشتم، در یکی از کلبه مستقر شدیم و قرار شد بعد از ساعتی استراحت، گفتگویی با مدیران این اقامت گاه داشته باشم.

 

دهکده گردشگری قوی سفید

ساعتی بعد در یکی از کلبه های مجاور، روبروی دکتر جوانمرد مالک دهکده گردشگری قوی سفید، دکترمیراحمدی از مدیران این مجموعه و آقای میرزایی نشستم و هنوز صحبت مان گرم نشده بود که صحبت های دکتر جوانمرد به من گوشزد کرد که پشت این همه زیبایی بر فراز اوان، قرار نیست حرف های گل و بلبل و امیدوار کننده بشنوم؛ او دغدغه های زیادی در دل داشت؛ از مشکلات گازرسانی و راه دسترسی بگیر تا مالکیت اراضی حاشیه، به رغم اسناد موجود وغیره!

ابتدا فکر می کردم این سفر می تواند هم فال باشد و هم تماشا و خاطره به یادماندنی برایمان به جا بگذارد، اما صحبت ها و دغدغه های سرمایه گذار این مجموعه زیبا از جنس دیگری بود. . .

 

در خلال گفت وگو این سوال به ذهنم خطور کرد که استان چگونه باید رشد کند؟ و چگونه باید ظرفیت ها و توانمندی هایش دیده شود؟ آیا نباید سازوکارهای مناسب برایش تعبیه شود و اگر بودجه دولتی کفاف این اتفاق را نمی دهد، با تمهیدات متولیان امر، بخش خصوصی راغب شود که با حضور اثرگذار خود، سرمایه گذاری کند تا توسعه سریع‌تر شکل بگیرد؟ این سوال که برای دعوت از سرمایه گذار و گرفتن موجودی و اعتبار و آبرویش چه تضمینی وجود دارد که این‌ها در محل و جای خود هزینه شود و سود و منفعت سرمایه گذار هرز نرود و به او برگردد؛ شوربختانه این جای کار همیشه با اما و اگر روبروست. اغلب با دست پیش می کشیم اما با پا به شدت پس می زنیم! شاید یکی از اصلی ترین دلایل فرار سرمایه ها از استان، همین بی توجهی و دقت نداشتن در ظرفیت ها و ظرافت های جذب سرمایه گذار است!

بله مدت‌هاست بخشی از اراضی مشرف بر دریاچه اوان به بخش خصوصی واگذار شده و صد البته هزینه زیادی هم برای آن صرف شده تا انگیزه های گردشگری در منطقه را بارور کند و باعث شود گردشگران برای بازدید از الموت و اوان راغب تر شوند، اما اگر پای درد و دل های سرمایه گذار دهکده توریستی قوی سفید که از مشهد هم آمده بنشینید، به فراست در می یابید که آن چه شنیده اید با آن چه اکنون دیده می شود، تفاوتی از زمین تا آسمان دارد!

 

احتمالا ما یادمان رفته که سرمایه گذار تنها پولش را دو دستی در طبق اخلاص نمی گذارد؛ آبرو و اعتبارش را نیز به میدان می آورد تا در مسیر رشد یک شهر و منطقه به کار بگیرد؛ او با اخلاص می آید و ما بی توجه به آن چه با خود آورده، هم سرمایه اش را در معرض خطر قرار می دهیم و هم با آبرویش بازی می کنیم؛ گویا این چرخه ناهمگون در این استان خیال توقف ندارد و هر سرمایه گذاری که وارد این شهر می شود، با همین فرمان جلو می رود و اینک قوی سفید …!

 

دریاچه اوان

بگذریم؛ فردا دمدمای اذان ظهر به راه افتادیم تا لحظاتی را هم در ساحل دریاچه اوان بگذرانیم؛ درختان بید و چنار و تبریزی و سیب و آلبالو و گردو زیبایی مضاعفی به منطقه بخشیده بود و چون حلقه ای سبز، نگین آبی دریاچه را دربرگرفته بود؛ نی ها و گیاهان آبزی در حاشیه دریاچه زیبایی خاصی به محیط می بخشید و به آفتاب بی جان سلام می کرد.

 

مزرعه پرورش ماهی

عقربه های ساعت، ۲ بعد از ظهر را نشان می‌داد؛ از دریاچه راه افتادیم. مقصد بعدی، روستای کشکدشت بود تا به اتفاق یکی از اهالی منطقه که قبلا هماهنگ شده بود، یکی دیگر از ظرفیت‌های منطقه را ببینیم؛ پرورش ماهی. چند کیلومتری از روستای کشکدشت راه را پیمودم تا از مزرعه پرورش ماهی قزل‌آلای روستای خوبان بازدیدی داشته باشیم چون بنا به تعریف چند تا از دوستان، ماهی های این مزرعه کیفیتی به مراتب مطلوب‌تر دارد؛ رفتیم تا ببینیم…

آقای صادقی که دانش آموخته مهندسی کشاورزی است و به گفته خودش سال هاست در امر پرورش ماهی سردآبی تلاش می کند، مالک این مزرعه است و از ظواهر امر پیدا بود که اوضاع کار و کاسبی بدی ندارد؛ فرصت نشد کامل بنشینیم و صحبت کنیم؛ در محوطه چرخی زدیم و با سفارش ما، او چند تا ماهی قزل برایمان صید کرد؛ گو اینکه مبلغش از قزوین کمی برایمان بیشتر آب خورد، اما مزه و طعم ماهی ها که واقعا لذیذ بود، به مبلغی که پرداخت کرده بودم می ارزید.

 

 بازگشت به قزوین؛ شهر من

فرصت تنگ بود و باید قبل از غروب آفتاب از همین مسیری که آمده بودیم و هنوز تکمیل نشده و علایم و روشنایی نداشت، برمی گشتیم. پس از یک ساعت و نیم، بالاخره حوالی ساعت شش به قزوین ‌رسیدیم؛ پایتخت خوشنویسی و شهری پرهیاهو.

 

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://asreqazvin.ir/?p=4867
  • نویسنده : پرویز بنی اردلان
  • منبع : عصر قزوین

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.