عید نوروز یکی از سنتهایی است که همواره بخش مهمی از فرهنگ و تمدن ایرانی را تشکیل داده است. پیوند عید نوروز با تمدن و فرهنگ ایرانی، آن اندازه گسستناپذیر است که با وجود خروج بسیاری از مناطق از چهارچوب جغرافیایی ایران، همچنان تأثیر خود را نشان میدهد و به عبارتی حوزههای تمدنی ایران همچنان عید نوروز شمسی را گرامی میدارند و با آن به سراغ سال نو و حتی نو شدن میروند.
عید نوروز آنچنان جذاب و پر از محتوای مثبت است که پس از اسلام نیز حفظ شد و حتی با باورهای اسلامی در یک راستا قرار گرفت بهگونهای این امر صرف ملی امروز به یک امر ملی – مذهبی تبدیل شده است.
البته خاصیت دین محمد (ص) همین بوده است، برای ازبینبردن سنتهای جاهلی و انحرافی تلاش کرده است و برای احیا و تقویت سنتهای نیکو و اصیل نیز تأکید فراوان داشته است. بهگونهای که امیرالمؤمنین علیهالسلام در عهدنامه مالکاشتر بر حفظ سنتهای نیکوی سرزمین مصر تأکید میکنند و میفرمایند:
«سنت نیکویی را که بزرگان این امت به آن عمل کردهاند و رعیت بر آن سنت بهنظام آمده و حالش نیکو شده است، مشکن و سنتی میاور که به سنتهای نیکوی گذشته زیان رساند، آنگاه پاداش نیک بهره کسانی شود که آن سنتهای نیکو نهادهاند و گناه بر تو ماند که آنها را شکستهای. تا کار کشورت به سامان آید و نظامهای نیکویی، که پیش از تو مردم بر پای داشته بودند برقرار بماند، با دانشمندان و حکیمان، فراوان، گفتگو کن در تثبیت آنچه امور بلاد تو را به صلاح میآورد و آن نظم و آیین که مردم پیش از تو بر پای داشتهاند.»
تأکیدات ملی و مذهبی برای پاسداشت و حفظ سنتهای نیکویی مانند عید نوروز سبب شده است که اکثریت قاطع مردم ایران با هر بینش و گرایشی این سنت را هر ساله و از قرنها پیش تا به امروز گرامی بدارند و از لحظهبهلحظه آن از پیش از عید تا بعد از آن و از آغاز بهار و تغییر حال و احوال طبیعت لذت ببرند.
همه ما کودکیهایمان را به یاد داریم که برای رسیدن به این ایام چه اندازه ذوق و شوق داشتیم و شاید روزهای سال را میشمردیم تا سرانجام به ایام عید برسیم و خود را نو شده در آیینه بهار بیابیم و از دورهم بودنهاا جان تازه بگیریم.
اما گذشت زمان، عید نوروز و این ایام را در ذهن و عین تحتتأثیر قرار داده است و در واقع چند عامل سبب شده است که پررنگی این سنت حسنه بهسوی کمرنگی سوق داده شود.
فاصلهگرفتن تدریجی از فرهنگ بومی و دورشدن از ارزشها و هستهٔ واقعی این نوع سنتها از جمله عواملی است که عید را برای برخی از افراد از یک سنت فرهنگی اصیل و ریشهدار و بدون تجمل به یک ایام پرزرقوبرق سوق داده است. در مواردی نیز به دلیل سلطهجویی و سلطهپذیری از فرهنگ غربی به نفع سال نو میلادی از توجه به سال نو شمسی یا همان عید نوروز کاسته شده است که البته به اعتقاد نگارنده، کمکاری فرهنگی و عدم تلاش برای نشاندادن زیباییهای فرهنگی کشورمان مهمترین عامل این سلطهپذیری فرهنگی است.
عامل مهم دیگر در این زمینه، شرایط اقتصادی است که خصوصاً در سالهای اخیر اثر خود را نشان داده است. در این زمینه نیاز نیست که به سالهای خیلی دورتری برویم همه ما در ایام کودکی و نوجوانی شاهد بودیم که خانوادهها با کمترین هزینهها لوازم و تنقلات عید را فراهم میکردند و به استقبال مهمانان بهاری خود میرفتند؛ ولی امروز برای همان تدارکات عادی نیاز به هزینههای سنگینی است که عید را به یک ایام پردردسر تا ایام خشنودی و خوشحالی تبدیل کرده است.
بههرحال باید پذیرفت که عید نوروز و این سنت نیکو امروزه نسبت به گذشته رنگباخته است و به عبارتی رسیدن آن برای مردم بیشتر به دغدغه فکری تبدیل شده است. اکثریت مردم ایران بهجای این که بوی عید و عیدی را در آینده و بهار نو جستوجو کنند درگذشته و در خاطرات و خیال خود مرور میکنند، گویا آن سنتهای زیبا و جذاب دیگر به تاریخ پیوستهاند و امروزه فقط با چیزی جز گذر ایام و تغییر فصلها مواجه نیستند. امید است و البته آرزو میکنیم که در سال جدید اتفاقات خوبی برای مردم ایران رقم بخورد و ایرانیان سالی کم دغدغه داشته باشند و لبخندشان بر غم و غصهشان پیروز شود که مردمان این سرزمین با تمدن و فرهنگ غنی لایق بهترینها هستند.