سیدمحمد شفیعی/ کارشناس سیاسی؛ همواره وقتی اتفاقی در عرصه بینالمللی برای ایران میافتد شاهد ارائه تحلیلهای گوناگون در رابطه با آن موضوع هستیم. اما متاسفانه اغلب تحلیلها غالبهیجانی و رویایی دارند. برای مثال وقتی از ظریف پرسیدند تضمین برجام چیست، جوابی که داده شد امضای جان کِری ضمانت است!
بعد از اینکه آمریکا از برجام خارج شد دو طیف سیاسی در ایران شروع به متهمکردن یکدیگر کردند، یک طرف میگفت دلیل این اتفاق غربزدگی است و طرف دیگر تقصیر را به گردن اقدامات منطقهای ایران و روسیه و…. میانداخت.
اما مشکل اینجا بود که برجام شاید صرفا ابزاری سیاسی برای ارائه دستاورد و حل مقطعی مشکلات اقتصادی بود، تراز اقتصادی بعد از برجام هم مثبت شد اما به اینصورت که ما برای مثال ۱۰۵میلیارد دلار درآمد و صادرات داشتیم و ۱۰۵ میلیارد هم واردات و خرج خورد و خوراک، حاصل جمع صفر بود. شاید مشکل اینجا بود ما نسبت به برجام نگاهواقعگرایانه نداشتیم.
از برجام بگذریم زیرا هدف ما نبشقبر گذشته نیست. طی چند روز اخیر ایران موفق به عضویت دائم در بریکس شد و از همان روز نیز تحلیلهای زیادی در این رابطه ارائه شده است، عدهای بریکس را فرشته نجات کشور و عدهای بریکس را یک گروه بیفایده و سود میدانند. اما باید نگاه منطقی داشت بریکس را نباید آنقدر بالا برد و بزرگ کرد و نه باید آنقدر کوچک کرد که عضویت در آن بیفایده و ثمر است.
یکی از تحلیلهایی که اتفاقا هزینهآور هم است و خیلی برجسته شده این است که با بریکس تحریمها بیاثر شده و ایران تحریمها را دور خواهد زد. این میتواند تا مدتها مانند جمله معروف امضای کِری ضمانت است در ذهنها باقیبماند. چنین وعدهبزرگی آن هم در حالی که قرار است ایران در ۲۰۲۴ عضویتش رسمی شود و اثرات تحریمها بر اقتصاد ایران، کمی استرسآور است، باید این فکر را کرد که اگر چنین وعدهای ۱۰۰درصد عملی نشد چه باید کرد؟
به خود بریکس نگاه میکنیم مجموعهای از کشورهای در حال رشد اقتصادی را شامل میشود، چین دومین غول اقتصادی دنیا، روسیه یکی از قدرتهای سنتی نظام بینالملل، هند هم که از آن به عنوان یکی از قطبهای قدرت،در آینده نظامبینالملل یاد میشود. برزیل و آفریقایجنوبی نیز به عنوان کشورهای در حال رشد اقتصادی مطرح هستند.
اینکه بریکس توانمندی اقتصادی دارد و قصد دارند با ارزی مشترک به سلطه دلار نیز پایان دهند و درآمد سرانهشان از کشورهای گروه ۷ در سال ۲۰۲۳ بیشتر بوده، سخن بیهوده ای نیست و با واقعیت همخوانی دارد و بریکس بهترین فضای ممکن برای رشد کشورهای در حال توسعه میباشد.
این گروه البته ضعفهایی نیز دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت اما فعلا به فرصتهای بریکس برای ایران خواهیم پرداخت.
۱.دسترسی به بازارهای کشورهای عضو بریکس: در دسترسترین فایده بریکس برای ایران دسترسی به بازارهای کشورهای عضو آن است. از این فرصت باید برای صادرات کالاهای غیرنفتی استفاده کرد. علیرغم اینکه این کشورها خودشان نفت و گاز دارند و واردکننده هم هستند اما ایران باید به بازار این کشورها نگاه کند و ببیند چه چیزی در داخل(غیر از نفت و گاز) دارد که متناسب با بازار این کشورها بوده و میتواند به آنها صادر کند، اینگونه علاوه بر افزایش درآمد غیرنفتی ایران، راه برای کاهش وابستگی به نفت هم باز خواهد شد اگر برنامهریزی مناسب در این رابطه اتخاذ شود.
۲. جذب سرمایهگذاری خارجی: یکی دیگر از فواید بریکس میتواند جذب سرمایهگذار از این کشورها برای توسعه زیرساختهای داخلی و تکمیل پرژوههای ناتمام که با کسری بودجه مواجه شدهاند و استفاده از این سرمایهگذاریها برای رشد اقتصادی ایران.
۳. بهرههای جدید اقتصادی: همکاری با سازمانهای منطقهای مثل دی هشت و همکاریهای اسلامی و سازمانهایی نظیر شورایهمکاری خلیجفارس که ایران عضو آن نیست دارای اهمیت است و نمیتوان منکر ان شد اما اعضای این سازمانها به لحاظ اقتصادی( نوع صادرات و…) شبیه ایران بوده و عرضه کننده نفت و مواد خام هستند و آنچنان آورده و فرصتهای اقتصادی چندانی در اختیار ایران قرار نمیدهد.
پس ورود به بلوکهای ورای منطقهای اقتصادی نظیر بریکس فرصتهای بیشتری در اختیار ایران قرار میدهد کما اینکه عربستان و امارات نیز خواهان پیوستن به بریکس بودند هر چند عربستان بنا به دلایلی و برای امتیازگیری بیشتر از غرب و شرق فعلا دعوت عضویت در بریکس را نپذیرفته است. با توجه به کوتاه بودن دست ایران از بلوک های غربی، ایران میتواند نیازهای تکنولوژیکی و مالی خود را تا حدودی از بریکس تامین کند.
اینها فواید اقتصادی بریکس برای ایران بودند، اما فواید سیاسی:
بار سیاسی بریکس بسیار قوی است، دو عضو دائم شورای امنیت در آن حضور دارند و سه عضو دیگر دائیه حضور در آن را دارند و سه قدرت هسته ای نیز در آن حضور دارند. ایران نیز توانسته از این قدرت سیاسی استفاده کند، اما به چه صورت؟
ایران پس از جریانات سال گذشته در حال قرار گرفتن در فضای بسته سیاسی بود، از کمیسیون زن اخراج شده و تحتفشار کشورهای اروپایی و آمریکا قرار داشت و به همین دلیل مهرههایی را برای خروج از این انزوا رو کرد: انتخاب به عنوان یکی از نائبرئیسان هفتاد وششمین مجمع عمومی سازمان ملل، انتخاب به عنوان رئیس مجمع اجتماعی شورای حقوقبشر سازمان ملل، آزادی دیپلمات خود در بلژیک، رو کردن مهره غیر منتظره( توافق با عربستان) و در نهایت عضویت در بریکس. این عوامل ایران را از فضای بسته تا حدودی رهانید و اگر بریکس آورده اقتصادی نداشته باشد، آورده سیاسی برای ایران داشته است.
اما نقصهای بریکس:
۱٫سیاست دلارزدایی را در دستور کار بریکس قرار گرفته، اما کاهش توان و نقش دلار یکشبه رخ نخواهد داد و تدریجی خواهد بود، یوآن چین به عنوان دومین غول اقتصادی دنیا تنها ۲/۵ درصد از حجم مبادلاتتجاری بینالملل را به خود اختصاص داده که در مقابل سهم ۴۰ و ۳۶ درصدی دلار و یورو بسیار ناچیز است. اینکه الان فکر کنیم با انتخاب ارز مشترک بلافاصله دلار از صحنه مبادلات تجاری بینالملل کنار خواهد رفت، فکری غلط است.
۲٫مورد بعد تفاوت نگاههای اعضا و ایران به آمریکا است. چین، آفریقایجنوبی، هند و اکنون عربستان و امارات از مهمترین شرکای تجاری آمریکا هستند(چین بزرگترین شریک تجاری امریکاست و هند و افریقایجنوبی نیز مازاد تجاری خود را در آمریکا سرمایهگذاری میکنند) و احتمالا تمایلی ندارند بریکس را به جایی برای بلوکبندی سیاسی و اقدامات مستقیم بر علیه آمریکا تبدیل کنند و نگاهشان با روسیه و ایران نسبت به آمریکا متفاوت است.
البته نگاه مشترک دارند، به عنوان مثال چین با استفاده آمریکا از جایگاه خود به عنوان ابرقدرت برای گسترش هژمون خود مخالف است و سعی دارد جلوی اینکار را بگیرد و جهانی چندقطبی آن هم به طور تدریجی ایجاد کند،ولی دید روسیه و ایران تا حدود زیادی تفاوت دارد.
مورد بعد اختلافات داخلی خود اعضای بریکس است، کشورهای گروه هفت دارای یکدستی سیاسی هستند و اختلافات مرزی با یکدیگر ندارند اما در بریکس اینگونه نیست و یکدستی سیاسی بین اعضا وجود ندارد و چین و هند نیز از قدیم با یکدیگر درگیری مرزی دارند، هر چند چینیها برای توسعه برنامه اقتصادی خود سعی کرده اند این اختلاف را کنترل کنند اما هند مانند چین عمل نمیکند. و گهگاه حتی در بیانیههای بریکس نیز نارضایتی برای برخی اعضا پیش میآید.
این هم برخی از نواقص بریکس بود که به ان اشاره شد.
در نتیجهگیری کلی باید گفت در تحلیل هر موضوعی هم باید نقاط قوت آن را بررسی کرد و هم نقاط ضعف آن را تا بتوان تحلیلی منطقی ارائه داد و فقط تحلیلی که خودمان دوست داریم ارائه دهیم که با چاشنی هیجان است ارائه ندهیم، حال فرق نمیکند آن موضوع برجام باشد یا بریکس.
بریکس قطعا برای ایران استفاده سیاسی و اقتصادی خواهد داشت و اینگونه نیست که بدون فایده باشد، اما باید توجه داشت که بریکس نیز نقاط ضعفی دارد و برخی از اقدامات و تصمیمهایش نیز قطعا مطابق میل ما نخواهد بود و آنها سیاستهایشان را با سیاست ما تنظیمنخواهند کرد.